نسل کشی

تاریخ نسل کشی – ژنوساید

نسل کشی ( ژنوساید)  


جرم نسل کشی، عمدی و منظم نسل یک گروه نژادی، قومی، ملی یا مذهبی، به طور کامل یا جزئی است. جرم ژنوساید در قانون بین‌الملل در کنوانسیون پیشگیری و مجازات نسل کشی (ژنوساید) تعریف شده است. این اصطلاح برای اولین بار در سال 1933 در یک کنفرانس در مادرید توسط پروفسور رافائل لمکین استفاده شد. این اصطلاح رسماً در سال 1944 به ثبت رسید. پس از پایان جنگ جهانی دوم و تأسیس کنوانسیون سازمان ملل متحد برای پیشگیری و مجازات نسل کشی (CPPCG)، این کنوانسیون در تاریخ 9 دسامبر 1948 توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد پذیرفته شد. این کنوانسیون در تاریخ 12 ژانویه 1951 به حالت اجرایی درآمد. کنوانسیون نسل کشی تا سال 2022 توسط 153 کشور تصویب یا پذیرفته شده و 41 کشور دیگر از اعضای سازمان ملل متحد هنوز اقدام به این کار نکرده‌اند. بیش از 80 کشور مقرراتی برای مجازات نسل کشی در قانون جنایی داخلی کشورهایشان تنظیم کردەاند. ماده دوم کنوانسیون پیشگیری و مجازات نسل کشی (ژنوساید) در ماده 6 از میثاق روما 1998 دادگاه جنایی بین‌المللی (ICC) گنجاندە شدە است.

ماده 2 این توافقنامه به شرح زیر است:

نسل کشی شامل هر کدام از اعمال زیر با هدف نابودی کلی یا جزئی یک گروه قومی، ملی، نژادی یا مذهبی است:

الف) کشتن اعضای گروه.

ب) وارد کردن آسیب جدی به بدن یا روان اعضای گروه.

ج) تحمیل عمدی شرایط زندگی که باعث نابودی فیزیکی کامل یا جزئی گروه می‌شود.

د) اتخاذ تدابیری برای جلوگیری از تولید درون گروه.

ه) انتقال اجباری کودکان از یک گروه به گروه دیگر.

 ماده 3: اعمال زیر مورد مجازات قرار می‌گیرند:

الف) نسل کشی (ژنوساید)

ب) تدبیر و ترتیب برای انجام نسل کشی.

ج) تحریک مستقیم به نسل کشی به طور کلی.

د) اقدام به نسل کشی.

ه) مشارکت در نسل کشی.

انواع جینۆساید:


اول :کشتار اعضای گروه (نسل کشی فیزیکی).


دوم: تحمیل اقداماتی با هدف جلوگیری از ناباروری در گروه یا آسیب جسمی به اعضای گروه (نسل کشی بیولوژیکی).


سوم: ممنوعیت استفاده از آن در آموزش یا نوشتن و بیان و یا عدم جواز انتشار (نسل کشی فرهنگی).

چهارم: فلج کردن زیرساخت های اقتصادی، تخریب طبیعت، از بین بردن محصولات کشاورزی و غارت ثروت مردم (نسل کشی اقتصادی).
با توجه به تحقیقات انجام شده، وقتی به تاریخ نسل کشی ملت کرد از جملە نسل کشی کردهای فیلی و بارزانیها، حلبچە و انفال نگاه می کنیم، می توان گفت که انواع نسل کشی انجام  شدە  کە  در ذیل با آن اشارە میکنیم:

انواع نسل کشی:


نسل کشی فیزیکی: 


کشتار و نابودی افراد یک جامعه به طور مستقیم یا غیرمستقیم (تیراندازی، کشتار جمعی، ناپدید کردن، اعدام، استفاده از سلاح های کشتار جمعی). به عنوان مثال: حمله شیمیایی به حلبچه و روستاهای کردستان توسط رژیم عراق و استفاده از فسفر و سلاح های سمی علیه مردم کرد، دفن قربانیان انفال در بیابان های غرب عراق. کشتار و نابودی جوانان کرد، بمباران شهر قلادزه با بمب های ناپالم، اینها بارزترین اشکال پاکسازی فیزیکی علیه مردم کرد در عراق است.


نسل کشی بیولوژیکی: 


این نوع، آزمایشهای بیولۆژیکی و جلوگیری از تولید مثل و رشد گروهی از افراد همجنس با عقیم سازی، سقط جنین زنان، عقیم سازی مردان و جداسازی طولانی زنان و مردان است. این جنایات در جریان عملیات انفال سال 1988 در کردستان، به ویژه در مراکز جمع آوری قربانیان انفال، زمانی که مردان از زنان جدا می کردند انجام شد. همچنین در نسل کشی بارزانیها در سال ١٩٨٣ بعد از دەستگیری مردان و پسران همە انها را کشتە و تاکنون مفقود الاثر هستند.


نسل کشی فرهنگی: 


شامل ممنوعیت زبان مادری، تحریف تاریخ و فرهنگ گروهی از مردم و تخریب آثار تمدنی و تاریخی است. تخریب و تحریف محوطه های باستانی که بقایای ساکنان قدیم و جدید منطقه است، مانند تخریب مساجد، کلیساها، قلعه های باستانی و مجسمه ها که هویت تاریخی ساکنان منطقه است. اکثر کشورهای مسلط سعی می کنند از قدرت های خود در پاکسازی نژادی و قومی حمایت کنند و زبان، فرهنگ و تاریخ ملت هایی را که در میان ملت های اکثریت زندگی می کنند، نابود کنند. نسل کشی فرهنگی در بسیاری از نقاط جهان مانند ترکیه، ایران، عراق و سوریه علیه مردم کرد، در شمال آفریقا علیه آمازیغ ها، در سودان علیه جمعیت دارفور و میانمار علیه مسلمانان آن کشور انجام می شود.


نسل کشی اقتصادی: 


گرسنگی کشیدن مردم از طریق مسطح کردن مزارع کشاورزی، از بین بردن منابع آب، جلوگیری از کار مردم برای امرار معاش و از بین بردن وسایل تولید گروهی از مردم. این گونه نیز مانند سایر گونه ها در کردستان به وضوح قابل مشاهده است. بیش از 4500 روستای کرد با خاک یکسان شد.

البته هر نسل‌کشی ویژگی‌های خاص خود را دارد که برای تفسیر این پدیده و مبارزه و مقابله با خطوط خاص و کلی برای شناخت و بررسی مشکلات بهبودی ضروری است. نابودی یک گروه یا مردم پاکسازی قومی انتقال سیستماتیک و اجباری عمدی یک قوم خاص در یک منطقه خاص است. پاکسازی قومی یا پاکسازی جمعیت را می توان ادامه نسل کشی برای نابودی یک مردم یا برنامه اخراج آنها دانست.
از این رو تخریب عمدی زبان یک قوم و ممنوعیت استفاده از آن در آموزش یا نوشتن و بیان و یا عدم اجازه انتشار ( سمعی و بصری) که اکنون در اکثر مناطق کردستان مطرح است، نوعی سیاست نسل کشی است.
از این رو باید به هنر و ادبیات به ویژه زبان توجه بیشتری کرد، زیرا زبان ملی پایه و اساس جامعه است و گواه وجود یک ملت زبان تنها سلاح خواهد بود.
ملتی که زبان، فرهنگ و تاریخ خود را حفظ کند و آنها را مطالعه کند، احساس آزادی و استقلال خواهد داشت.مصطفی کمال آتاتورک در سال 1930 خطاب به اعضای آکادمی تاریخ ترکیه گفت: “آیا می دانید چرا ما بالکان را از دست دادیم؟ بلغارها، صرب ها و رومانیایی ها از ابتدا الفبای خود را ایجاد کردند، زبان و ادبیات خود را تحقیق کردند، زبان، ادبیات و فرهنگ خود را توسعه دادند، به زبان خود صحبت کردند و نوشتند، فرهنگ ترکی و عثمانی را نادیده گرفتند، وقتی دیدند که در این زمینه پیشرفت کرده اند. در این میدان تصمیم به جدایی از عثمانی گرفتند و شروع به جنگ کردند.
اسماعیل بشکچی، محقق ترک و دوست کردها می گوید: «جلوگیری از توسعه زبان، فرهنگ، ادبیات و فولکلور موفق ترین راه برای بردگی مردم است.


کردها و تاریخ نسل کشی:

بدیهی است که کردها قدیمی ترین ملت های خاورمیانه و یکی از ملت هایی هستند که بدون داشتن کشور مستقل در خاک خود زندگی می کنند و او را در شرایطی قرار داده‌اند که می‌خواستند برای همیشه تحت کنترل آنها باشد و بدون هویت ملی بماند.
دشمنان او در هر فرصتی برای نابودی و نسل کشی این مردم مظلوم ایستاده اند.از این رو باید وضعیت کردستان اشغالی و وضعیت سیاسی اجتماعی و اقتصادی را بسیار شفاف ارائه کرد.
    کردستان را باید بر اساس معاهدات متوالی بین المللی مانند سور، لوزان و ایجاد یک کشور مستقل برای همه توضیح داد کە در تاریخ خاورمیانه و جهان در ربع اول قرن بیستم به کردها خیانت کردند و باعث شدند مردم کرد برای احقاق حقوق خود درگیر مبارزه مرگ و زندگی شوند و برای تأمین حقوق  خود که توسط کشورهایی که به زور بە آنها ضمیمه شدەاند از آنها سلب شده است در این راە پر کشمکش قربانی های زیادی دادەاند. بدیهی است که تاریخ نابودی ملت کرد کهن است و دشمنان از زمان مادها سده های قبل از میلاد مسیح در صدد نابودی آنها بوده اند. در ایران، فارس‌ها در پوشش ناسیونالیسم ایرانی و آریایی با کردها مخالفت کردند، به این نام که کردها بخشی از ملت فارس هستند. شواهد تاریخی از وقایع قرون متمادی ثابت می کند که مثلاً در زمان شاه اسماعیل صفوی، شاه طهماسب، شاه عباس اول، نادرشاه و آقا محمد خان، ده ها هزار کرد تاکنون کشته یا تبعید شده اند. سیاست نابودی در مناطق کردنشین دنبال شد.
در ترکیه از دوران عثمانی، تا زمان مصطفی کمال آتاتورک تا امروز، ده ها هزار کرد تاکنون کشته یا تبعید شده اند. سیاست نابودی در مناطق کردنشین دنبال شد. به عنوان مثال، بین سال های 1925 و 1927، حدود 1000 روستا ویران شد، صدها نفر اعدام شدند، ده ها هزار نفر در جنگ کشته شدند و صدها هزار نفر به مناطق ترکیه آواره شدند. بیش از 100 روشنفکر با دست و پای بستە بە دریاچه وان پرتاب و غرق کردند.
در سوریه تا قیام بهار عربی و تحولات بعدی، تهاجم تروریست های داعش به عراق و سوریه و نبرد دلیرانه کردهای سوریه با تروریست ها، وجود مردم کرد همیشه انکار می شد و همواره تلاش می کردند  انکار کنند  با این ادعای کە قطعه زمینی به نام کردستان وجود دارد و همچنین جلوگیری از برگزاری  اعیاد و جشن های ملی کردها  با اجبار و کشتار و  کە این خود نسل کشی فرهنگی است.
بنابراین، کردها  در سوریە به طرق مختلف نابود شده اند،  همچنین از طریق تبلیغات و  برنامه های آموزشی بر ضد کردها.
همچنین از دیر زمان تلاش برای محو هویت کرد و جداسازی آن از دیگر مناطق کردستان است و بار دیگر به دلیل سیاست عربی و امنیت ملت عرب، دولت سوریه مانع زندگی کردن کردها در نوارهای مرزی عراق و ترکیه شد و آنها را مجبور  بە کوچ اجباری کردند یعنی جدا کردن کردها از مناطقی که مال آنها بود. این همان جنایتی است که ترکیه در حال حاضر در مناطق مرزی داخل سوریه مرتکب می شود و نیروهایش را تا کیلومترها بە بهانەی برقراری امنیت مرزهایش بە انجا گسیل داشتە و کردها از روستاها و خانەهای خۆد بە تهدید و اجبار بیرون راندە کسان دیگری را کە اهل منطقە نیسیند جایگزین میکند. 

در اتحاد شوروی فروپاشیده که همه ملت‌ها، مردم و اقلیت‌های ملی از حقوق خود برخوردار بودند، کردها نه تنها از جمهوری، خودمختاری و حقوق فرهنگی برخوردار نبودند، بلکه پراکنده بودند، همچنین با کردها در لبنان، اردن و افغانستان مثل بیگانه برخورد می‌کردند.

مراحل نسل کشی از دیدگاه گریگوری استانتون، رئیس سازمان دیده بان نسل کشی:


در سال 1996، پرفسور گرگوری استانتون، رئیس سازمان دیده بان نسل کشی، خلاصه ای را با عنوان هشت مرحله نسل کشی به وزارت امور خارجه ارائه کرد و در آن پیشنهاد کرد که نسل کشی در هشت مرحله رخ می دهد که انتظار می رود اما جلوگیری از آن بسیار دشوار است. بعداً در سال 2012 گزارش شد که استانتون رسماً دو مرحله دیگر را به نظریه تبعیض و سرکوب خود اضافه می کند و نظریه نسل کشی را به 10 مرحله تبدیل می کند:


1. طبقه بندی: افراد به «ما و آنها» تقسیم می شوند. اصلی ترین اقدام پیشگیرانه در این مرحله اولیه، توسعه نهادهای جهانی است که فراتر از تقسیمات.


2. نمادسازی: «وقتی نمادها با نفرت ترکیب می‌شوند، ممکن است به اعضای ناخواسته گروه‌های منحوس تحمیل شوند…» «برای مبارزه با نمادسازی، نمادهای نفرت می‌توانند از نظر قانونی ممنوع شوند، همانطور که سخنان نفرت‌انگیز می‌تواند ممنوع شود».


3. تبعیض: “قانون یا قدرت فرهنگی گروه ها را از حقوق کامل مدنی مستثنی می کند: قوانین جداسازی یا آپارتاید، محرومیت از حق رای”. “تصویب و اجرای قوانین منع تبعیض. شهروندی کامل و حق رای برای همه گروه ها.”


4. انسان‌زدایی: “یک گروه انسانیت گروه دیگر را انکار می‌کند. اعضای آن را با حیوانات، حیوانات موذی، حشرات یا بیماری‌ها یکسان می‌دانند.” رهبران محلی و بین‌المللی باید استفاده از سخنان تنفرآمیز را محکوم کنند و آن را از نظر فرهنگی غیرقابل قبول کنند. رهبرانی که نسل‌کشی را تحریک می‌کنند باید از سفرهای بین‌المللی منع شده و دارایی‌های خارجی آنها مسدود شود.»


5. سازمان دهی: «نسل‌کشی همیشه سازمان‌دهی می‌شود… واحدهای ارتش ویژه یا شبه‌نظامیان اغلب آموزش دیده و مسلح می‌شوند…» «سازمان ملل باید تحریم‌های تسلیحاتی را بر دولت‌ها و شهروندان کشورهایی که در قتل‌عام‌های نسل‌کشی درگیر هستند اعمال کند و کمیسیون‌هایی برای بررسی تخلفات ایجاد کند».


6. قطبی سازی: “گروه های نفرت انگیز تبلیغات قطبی را پخش می کنند…” “پیشگیری ممکن است به معنای حفاظت امنیتی از رهبران میانه رو یا کمک به گروه های حقوق بشر باشد… کودتای افراط گرایان باید با تحریم های بین المللی مقابله شود.”


7. آماده سازی: «قربانیان به دلیل هویت قومی یا مذهبی شان شناسایی و جدا می شوند…» «در این مرحله باید وضعیت اضطراری نسل کشی اعلام شود. …»


8. آزار و اذیت: “مصادره، آوارگی اجباری، گتوها، اردوگاه های کار اجباری”. “کمک مستقیم به گروه های قربانی، تحریم های هدفمند علیه آزار و اذیت، بسیج کمک های بشردوستانه یا مداخله، حمایت از پناهندگان.”


9. نابودی: “این برای قاتلان “نابودی” است زیرا آنها باور ندارند که قربانیان خود کاملاً انسان هستند.” “در این مرحله، تنها مداخله مسلحانه سریع و قاطع می تواند نسل کشی را متوقف کند. مناطق امن واقعی یا راهروهای فرار پناهندگان باید با حفاظت بین المللی به شدت مسلح ایجاد شود.”


10. انکار:”مجرمان ارتکاب هر گونه جنایتی را انکار می کنند…” “پاسخ به انکار مجازات توسط یک دادگاه بین المللی یا دادگاه های ملی است”

Leave feedback about this

  • Rating

PROS

+
Add Field

CONS

+
Add Field
Choose Image
Choose Video