جنایات

قتل عام در روستای صوریا – 1969

 قتل عام در روستای صوریا – ١٩٦٩

صوریا یک روستای کوچک است که در دشت سیلڤانە در منطقه زاخو در اقلیم کردستان عراق واقع شده، چند کیلومتر از فیشخابور فاصله دارد و در کرانه چپ رود دجله در مثلث مرزی سوریه، ترکیه و عراق قرار دارد. جمعیت آن حدود ۲۰ خانواده بود و بیشتر آنها مسیحی بودند که از طریق کشاورزی و دامپروری امرار معاش می‌کردند.

در 16 سپتامبر 1969، ارتش عراق مسلمانان و مسیحیان روستای صوریا، پیر و جوان، مردان و زنان، از جمله کشیش روستا را جمع کرد و به طرز وحشیانه‌ای ۳۹ نفر را کشت: ۲۵ مسیحی و ۱۴ مسلمان. همه آنها در دو گور دسته‌جمعی دفن شدند، یکی برای زنان و دیگری برای مردان، نزدیک روستا.

در 16 سپتامبر 1969، خودروهای ارتش عراق به روستاهای اطراف استان دهوک یورش بردند و خانه‌ها را یک به یک تفتیش کرده و روستاییان را شکنجه و آزار دادند. در آن صبح، روستای صوریا در حال آماده شدن برای مراسم دینی مسیحیان بود و برای همین کشیشی از دهوک آمده بود تا در مراسم شرکت کند. ارتش به روستا رسید و سربازان در آنجا صبحانه خوردند. بعداً نیروها حرکت کردند. پس از مدتی، در نزدیکی روستای صوریا، یک مین کار گذاشته شده منفجر شد که یکی از خودروهای نظامی را نابود کرده و سرنشینان آن کشته و زخمی شدند. به دلیل نزدیکی روستا به محل حادثه، چند نیروی نظامی پس از این حادثه به سمت روستا حرکت کردند تا انتقام بگیرند. همان صبح، سربازان در روستا صبحانه خورده بودند و روستاییان که از خطر بی‌خبر بودند، مشغول کار و مراسم خود بودند. وقتی روستاییان دیدند که کاروان نظامی دوباره به سمت آنها می‌آید، مختار روستا، مام خمو، همراه با یک کشیش برای استقبال از سربازان و جلوگیری از هرگونه آسیب به سوی آنها رفتند. با این حال، زمانی که به سربازان رسیدند، افسری به نام عبدالکریم جحیشی گفت: “آیا می‌دانید چه اتفاقی برای کسانی که به ما حمله می‌کنند، می‌افتد؟” آنها پاسخ دادند که از این موضوع بی‌خبرند، اما جحیشی با لحنی تند به آنها پاسخ داد. سپس آنها را بدون هیچ‌گونه تحقیق یا بازجویی بازداشت کردند. ارتش پس از آن، روستا را محاصره کرد و زنان، کودکان و جوانان را به زور از خانه‌هایشان بیرون کشید. آنها را در یک محوطه موقت زندانی کردند، و با وجود فریادها و التماس‌های زنان و کودکان، سربازان جنایات هولناکی مرتکب شدند. آنها همه را بسته و کشتند، بدون اینکه هیچ نجات‌یافته‌ای باقی بماند، به جز چند نفری که توانستند قبل از رسیدن ارتش فرار کنند. در نهایت، ارتش به خانه‌ها آتش زد و کل روستا را نابود کرد.

برنامه‌های طرح ریزی شدە  و حملات پی در پی حزب بعث در روستاهای کردستان به اوج ظلم و ستم خود رسید و هدف آن‌ها نابود کردن زیرساخت‌های اقتصادی تحت سیاست «زمین سوخته» بود. حتی پنج کودکی که در انبار غلات پنهان شده بودند، پیدا و کشته شدند. در مجموع، علاوه بر غارت تمام ثروت روستا، از جمله قطع کردن دست‌ها و انگشتان زنان برای به‌دست آوردن انگشترها و دستبندهای طلای آنها، تعداد کل قربانیان به ۳۹ نفر رسید، از جمله ۹ زن و ۱۱ کودک. همه آن‌ها در دو گور دسته‌جمعی نزدیک روستا دفن شدند، یکی برای زنان و دیگری برای مردان.

پس از آزادسازی عراق و سقوط رژیم بعث، این جنایت، مانند بسیاری از جنایات دیگر، فاش شد. پرونده به دادگاه جنایی عالی عراق ارجاع شد. اما متأسفانه، به دلیل اجرای حکم اعدام صدام حسین در پرونده کشتار دجیل و کاهش گستره محاکمات، این پرونده به همراه دیگر پرونده‌ها بدون بررسی باقی ماند، که این امر شک و تردیدهای بیشتری را درباره پیگیری عدالت در عراق به وجود آورد.

در سال ۲۰۱۱، در روستای صوریا، یک گور دسته‌جمعی توسط وزارت امور شهدا و مؤنفَلین و یک تیم ویژه کشف شد. اجساد برای آزمایش DNA به پزشکی قانونی اربیل منتقل شدند تا هویت قربانیان شناسایی شود. بعدها، در مراسمی، دوباره در همان روستا دفن شدند و یک یادبود بر روی قبرهایشان بنا شد.

Leave feedback about this

  • Rating

PROS

+
Add Field

CONS

+
Add Field
Choose Image
Choose Video